معصومه باقری

فقط کسانی از آدم دور می‌شوند که نزدیک بوده‌اند.

معصومه باقری

فقط کسانی از آدم دور می‌شوند که نزدیک بوده‌اند.

معصومه باقری

آدمیزاد در زندگی‌اش باید بیش‌تر از هر چیزی یکنواخت و یکرنگ باشد.
یکرنگ بودن، عفاف یا جسور بودن نیست،
بلکه خودِ واقعی بودن است.

آخرین مطالب
پربیننده ترین مطالب
محبوب ترین مطالب
مطالب پربحث‌تر
نویسندگان

۲ مطلب با کلمه‌ی کلیدی «شکستن دل» ثبت شده است

گسیختگی

#گسیختگی

هیچ‌وقت همان آدمِ سابق نباش.

روالِ زندگی این‌طور است که اگر همان آدمِ پیشین باقی بمانی،

در نگاهِ مردم به‌غایت تکراری و مستعمل نظاره می‌شوی.

فرقی نمی‌کند؛ مردمِ عامه باشند یا مردمِ خاصه.

عبور کن. خط بزن.

بسانِ فرشته‌های سرکش، تَکذُب و تَصلُف و بی‌تفاوتی را خط بزن.

به سادگیِ بلعیدنِ یک جرعه آب، خط بزن.

به راحتی عبور کن.

آدمی را که جانت برایش در می‌رفت، اگر تو را نادیده گرفت؛

به سهولت دور بینداز.

همانند آدامسِ جویده‌شده و لَچَری که تهوع‌آمیز

تُف می‌کنی گوشه‌ی خیابان.‌

چنان مُشتوکِ سیگارِ بویناکی که رقت‌انگیز پرت می‌کنی بر چِلیکِ زمین...

#معصومه_باقری

  • معصومه باقری

التیام

 

درمانِ برخی دردها، فقط بالا انداختنِ شانه‌ها و بی‌قیدی نیست.

برخی آلام با کوبیدنِ سر به دیوار حل می‌شوند.

با لگدکوب کردنِ اجسامِ دیجیتالی.

با لمبر خوردنِ بغض در خُشک‌نای.

با مُشت کردنِ پنجه و رها شدن بر اسباب.

گاهی با رام شدنِ بزغاله در چنگِ گرگ‌های درنده.

نیش و خون‌خواهی. مثلِ گزیدنِ مُداومِ ساس در اتاقِ نیمه‌تاریک.

آدمیزاد سورئال‌ می‌شود. می‌نالد. می‌نالد. می‌نالد.

خِرد شورانگیز را بر خِرد خشک رجحان می‌دهد.

بغضش می‌ترکد و کلمات در دهانش شقه‌شقه می‌شوند.

بعد آرام‌آرام همان زخم‌های ناسور را قورت می‌دهد.
ابرهای غصه در سینه‌اش شکاف برمی‌دارند

و از ضربِ تازیانه‌ی سردِ سکوت، رو به تاریکی می‌‌لغزند.
همانندِ بی‌گناهی که از بازداشتگاهِ شهربانی گریخته است

و بینِ راه سه تا گلوله‌ی مقتدر بر دهلیزِ قلبش شعله می‌کشند. 

#معصومه_باقری

  • معصومه باقری