معصومه باقری

فقط کسانی از آدم دور می‌شوند که نزدیک بوده‌اند.

معصومه باقری

فقط کسانی از آدم دور می‌شوند که نزدیک بوده‌اند.

معصومه باقری

آدمیزاد در زندگی‌اش باید بیش‌تر از هر چیزی یکنواخت و یکرنگ باشد.
یکرنگ بودن، عفاف یا جسور بودن نیست،
بلکه خودِ واقعی بودن است.

آخرین مطالب
پربیننده ترین مطالب
محبوب ترین مطالب
مطالب پربحث‌تر
نویسندگان

۲ مطلب در خرداد ۱۴۰۲ ثبت شده است

تزویر

#تزویر

بزرگ‌ترین درسی که زندگی به من آموخت؛

حسادت‌های خطیر در نقابِ دوستی‌های کاذب است.

حسادت در ماسکِ لبخند، ایده، همکار، تسلی، ترقی، تبریک، اعتلا،

هم‌وثاقی و آگراندیسمان کردنِ جزئیاتِ پیش‌پاافتاده.

آدمی را که بر شانه‌هایت می‌کشیدی، زیرِ پایت تیغ بُرنده می‌فشانَد. 

کلماتِ سقیم و ترفندآلودِ کسی که بارها به او شکوه و احترام گذاشتی،

یقه‌ات را از پشت می‌شکافد.

خنجرِ بدگویی و ناراستیِ شخصی که همیشه و همه‌جا

به نیکی و بزرگ‌منشی از او یاد کردی،

تا دشنه در قلبت فرو خواهد رفت.

بعد از هزاران سال هنوز هم آبِ گِل‌آلود،

فقط با بی‌توجهی و هم‌نزدن صاف و زلال می‌شود.

هرگز مجبور نیستی برای خطاهایی که مرتکب نشده‌ای،

توضیحات مکرر بدهی.

هیچ‌ الزامی نیست که در وعده‌های جدال و تنزلِ انسان‌های

متظاهر و فریبنده شرکت کنی.

آدم‌ها همین‌طورند. به محضِ اینکه کاشف شوند

دیگر فریبِ حیله‌‌ها و لبخندهای کُذّاب‌شان را نمی‌خوری،

اتیکت ناسازشی و مغایرت بر آستینت می‌چسبانند.

#معصومه_باقری

  • معصومه باقری

نبودن

#نبودن

گذشته را شخم نزن. اوّلین چیزی که کنکاشِ گذشته به تو می‌دهد؛

احساسِ ناخالصِ سرکوب‌گری است.
اینکه مُدام خودت را سرزش کنی؛
شاید به اندازه‌ی کافی زیبا نبودم!
شاید به اندازه‌ی کافی باهوش نبودم!
شاید گنگ بودم و راز زبانِ دلش را نفهمیدم!
شاید مهارت نداشتم!
شاید مفاهیمِ ذهنی‌ام، به جنبشی مُداوم احتیاج داشتند!
انسان دلش می‌خواهد نباشد

و جانش از ملامتِ ناکافی بودن تمام شود. 
برای من نبودن؛ همان مفهومِ مینیمالیسم است

در فلسفه‌ی زیستن. رجعت و تمام شدن.
برای من شیاردار کردنِ گذشته؛ همان جان کَندن است

در رستن و رها شدن و پریدن.
آدمیزاد خطاب شده است به اعتراف، درنگ، تامل و فراموشی!
و فراموشی!

#معصومه_باقری 

 

  • معصومه باقری